سلام خوبی دیدم اهل شعری یک شعر برات بذارم البته بی ربط هم به موضوع نیست
روزگاریست ذلیخا فراوان شده است ھر زِ چاه آمده ای ، یوسفِ کنعان شده است عشق ھم در پسِ پَستوست ، به قولِ سھراب پشتِ دریا دگر آن شھربیابان شده است بی گناھی شده در کوچه ی ما جرم ، چه باک یوسف از پاکیِ خود ، راھیِ زندان شده است فالِ حافظ زدم آن شاعر شیرازی گفت: چھره ای شوم پسِ معرکه پنھان شده است بلبل از شرم و حیا در بَرِ گُل خاموش است زاغ در انجمنِ شعر غزلخوان شده است (( ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری)) زود بُگذَر که دگر ، کوچه خیابان شده است
پاسخ:
سلام بر شما ممنون از بازدید و شعر زیباتون
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
سلام
خوبی ما هم دلتنگیم ولی ......
ممنون از شما